ذهن ناخودآگاه چیست؟

ضمیر ناخودآگاه یا ناهشیار انسان بخشی قدرتمند از ذهن اوست که بسیاری از فعالیت‌هایش را کنترل می‌کند و بر زندگی فردی و جمعی او موثر است.

ذهن ناخودآگاه چیست؟
9 دقیقه
اشتراک گذاری

احتمالا منابع مختلفی را درباره ذهن ناخودآگاه خوانده‌اید. پیش از این مقاله، اگر برای این موضوع جستجو کرده باشید گوگل نتایج بسیاری را در اختیارتان قرار داده‌است. اینکه هشیار و ناهشیار چه تفاوت‌هایی دارند و معنای هر کدام چیست؟ چه تاثیراتی در زندگی ما می‌گذارند و چقدر قدرتمند هستند؟ آن‌چه ما قصد داریم در این مقاله به آن بپردازیم مفهوم روان‌شناسی و علمی ذهن ناهشیار است. بنابراین اینجا از مطالب زرد و خرافات خبری نیست و هرچه می‌خوانید بر پایه نظریات و علم است. نظریه فروید و یونگ را درباره ناهشیار بررسی می‌کنیم، به معنای هر یک از سطوح ذهن می‌پردازیم و در انتها به پرسش‌های متداول پاسخ می‌دهیم. با ما همراه باشید.

فروید درباره ساختار ذهن چه می‌گوید؟

نظریه فروید درباره ساختار ذهن

زیگموند فروید، عصب‌شناس اتریشی و پدر علم روان‌کاوی است که نظریات تکان‌دهنده‌ای در روان‌شناسی از خود به‌جا گذاشته‌است. اولین و شاید مهم‌ترین نظریه او، نظریه کوه یخ بود. طبق این نظریه، ذهن ما از جهت آگاهی و هوشیاری، به سه سطح تقسیم می‌شود، خودآگاه یا هشیار، ناخودآگاه یا ناهشیار و نیمه‌خودآگاه یا نیمه‌هشیار. خودآگاه ما مانند قله این کوه یخ، بخش کوچکی از کل آن است. بخش اصلی و بزرگ‌تر کوه، زیر آب قرار دارد و شامل ناهشیار و نیمه‌هشیار است. بیایید هر یک از این سطوح را بررسی کنیم:

ذهن هشیار یا خودآگاه چیست؟

در قسمت بالایی کوه، هشیار یا خودآگاه (به انگلیسی Conscious) است که در سطح ذهن قرار دارد و می‌توان به‌راحتی به آن دسترسی داشت. برای نمونه اگر از من بپرسید همین لحظه روبرویم چه می‌بینم، بی‌معطلی خواهم گفت: «صفحه لپ‌تاپ، پشت آن، دیواری سفید و پایین‌تر از این صفحه، کیبورد کامپیوترم را!» و همان‌طور که می‌بینید برای دستیابی به این اطلاعات، به تلاش خاصی نیاز نداشته‌ام! خودآگاه تمامی احساسات و افکاری را تشکیل می‌دهد که به آن‌ها دسترسی داریم.

ذهن نیمه‌هشیار یا نیمه‌خودآگاه چیست؟

در مرحله بعدی از هشیاری، به نیمه‌هشیار (به انگلیسی Preconscious) می‌رسیم. ما به محتویات این بخش از ذهن خود دسترسی داریم اما برای بیرون کشیدن آن‌ها لازم است کمی تلاش کنیم. این تلاش به قدیمی یا تازه بودن اطلاعات و شرایط ما هنگام ثبت آن‌ها در ذهنمان بستگی دارد. مثلا اگر از شما بپرسم «وقتی پانزده ساله بودی تولدت را کجا جشن گرفتی؟» احتمالا شما پاسخ این سوال را می‌دانید اما لازم است کمی فکر کنید تا به نتیجه قطعی برسید.

بعضی از روان‌شناسان نیمه‌هشیار را با Sub-Conscious نیز می‌شناسند. بااین‌حال این دو مفهوم با یکدیگر متفاوت هستند و فروید حتی Sub-Conscious را معادل ناهشیار می‌دانست.

ناهشیار یا ذهن ناخودآگاه چیست؟

ذهن ناخودآگاه چیست

در عمیق‌ترین و پنهان‌ترین لایه‌های ذهنی ما، ناهشیار قرار دارد. ضمیر ناخودآگاه (به انگلیسی Unconscious) مهم‌ترین، حساس‌ترین و عمیق‌ترین احساسات و افکار ما را در خود جای داده‌است. هر احساسی را که سرکوب کرده‌ایم، خصوصیاتی در خودمان که دوستشان نداشته‌ایم و نادیده‌شان گرفتیم و خاطراتی که برای ما سراسر رنج بوده‌اند و ترجیح داده‌ایم فراموش‌شان کنیم در ناهشیار ما قرار دارند. ما تقریبا به محتویات این منطقه دسترسی نداریم و تنها در شرایطی خاص می‌توانیم بخشی از آن‌ها را به ذهن خودآگاه خود منتقل کنیم. رویاهایی که می‌بینیم یکی از جلوه‌های ذهن ناهشیار ما هستند. همچنین روان‌کاوی شیوه‌ای از روان‌درمانی است که به بررسی و واکاوی ناخودآگاه ما می‌پردازد.

البته فروید بعدتر این نظریه را تغییر داد و ذهن را به سه بعد «اید»، «ایگو» و «سوپرایگو» تقسیم کرد.

چند نمونه از رفتارهای ناخودآگاه

بسیاری از رفتارهای ما از ذهن ناهشیار ریشه می‌گیرند بنابراین نباید قدرت ذهن ناخودآگاه را دست‌کم بگیریم. ما این کارها را انجام می‌دهیم بدون ‌آن‌که بدانیم تحت تاثیر ناهشیارمان هستیم. تعدادی از رفتارهای ناخودآگاه را می‌شماریم:

·       فوبیا (Phobias)

فوبیا نمونه ای از رفتارهای ناخودآگاه

فروید معتقد بود فوبیاهای ما تحت تاثیر ذهن ناهشیار شکل گرفته‌اند. او می‌گفت فوبیا مانند بسیاری از اختلالات روانی دیگر، تحت تاثیر ذهن ناخودآگاه است. طبق نظر او، خواسته‌های سرکوب‌شده به ناهشیار، عمیق‌ترین سطح ذهنی فرستاده می‌شوند و بعد به‌صورت فوبیا خودشان را نشان می‌دهند. درواقع امیال و آرزوهای نامعقول یا نامناسب اضطراب زیادی را در فرد ایجاد می‌کنند. فرد این اضطراب را در ذهن خود پس می‌زند و نادیده می‌گیرد اما این کار نمی‌تواند انرژی ناشی از آن را تخلیه کند. بنابراین ذهن راهی برای بروز کم‌دردسر این ترس‌های پیدا می‌کند. راهی مانند فوبیا یا ترس غیرواقعی که نسبت به موضوعات طبیعی و عادی رخ می‌دهد.

·       لغزش‌های کلامی

لغزش کلامی یا لغزش فرویدی هنگام صحبت یا نوشتن اتفاق می‌افتد. درواقع وقتی در حال صحبت کردن هستید ناگهان کلمه‌ای که ظاهرا اصلا نمی‌خواستید وارد گفتگوی شما می‌شود و ممکن است حتی خودتان هم جا بخورید یا از گفتن آن شرمنده شوید. اما فروید معتقد است ناخودآگاه شما راهی برای بروز خود پیدا کرده‌است و تمایلات پنهانی شما را از این طریق نشان داده‌است. مثلا خانمی را تصور کنید که هنگام دعوا با همسرش، سهوا اسم همسر سابقش را صدا می‌کند که از او هم خشم شدیدی داشته‌است یا به‌عکس ارتباطی خوب بین آن‌ها برقرار بوده که حالا بدون آن‌که بداند آرزوی آن را دارد.

·       مهارت‌های خودکار

یکی از ساده‌ترین و کاربردی‌ترین نمونه‌ها از قدرت ضمیر ناخودآگاه، خودکار کردن بعضی از مهارت‌ها است. برای یک تایپیست، عمل تایپ کردن بعد از مدتی روتین می‌شود و دیگر نیازی نیست هنگام تایپ به کاری که دارد انجام می‌دهد فکر کند. یا برای افرادی که مدت‌هاست رانندگی می‌کنند، این مهارت کاملا خودکار شده‌است و ناخودآگاه انجام می‌شود. همچنین درباره بعضی از کارهای ساده و پیش‌پاافتاده، ما هرگز به روند انجام آن‌ها فکر نمی‌کنیم چون کاملا خودکار و ناهشیار صورت می‌گیرند. مثل نفس کشیدن یا پلک زدن.

غرایز ناخودآگاه: اروس و تاناتوس

غرایز ناخودآگاه: اروس و تاناتوس

اروس (به انگلیسی: Eros) و تاناتوس (به انگلیسی: Thanatos) دو انگیزه اصلی در انسان هستند که فروید به آن‌ها اشاره کرد. این دو غریزه در عین هم‌راهی و تطابق، با یکدیگر در تضاد هستند. اروس انگیزه زندگی، خلاقیت، تمایلات جنسی و عشق است و باعث می‌شود فرد تمایل به ساختن و محافظت کردن داشته باشد. در مقابل تاناتوس از کلمه یونانی «مرگ» ساخته شده‌است و در راستای محرک‌های پرخاشگری، آسیب‌ رساندن، تخریب کردن، خشونت و مرگ است. فروید اشاره می‌کند که انسان‌ها ابزارهایی را بر اساس تاناتوس اختراع کردند تا خود و هم‌نوعان خود را نابود کنند. اروس وظیفه دارد در مبارزه با تاناتوس تلاش کند اما هیچ‌کس نمی‌تواند پیش‌بینی کند که کدام غریزه در نهایت موفق خواهد شد.

ناخودآگاه از نظر یونگ

ناخودآگاه از نظر یونگ

اگر تنها کمی به روان‌شناسی علاقمند هستید محال است تابه‌حال نام یونگ را نشنیده باشید. یونگ یکی از روان‌کاوان موثر در روان‌شناسی و از همکاران و پیروان فروید بود اما پس از مدتی راه خود را از فروید جدا کرد و نظریات خودش را ارائه داد. ذهن ناخودآگاه فروید بر نظریات یونگ تاثیر گذاشته‌است اما او ابعاد دیگری برای ناهشیار قائل شد. یونگ معتقد است همه ما به یک ناخودآگاه جمعی دسترسی داریم که مانند ژن در انسان، از نسل‌های قبلی و بر مبنای تجارب آن‌ها به ارث می‌رسد.

یونگ می‌گفت: «کسی‌که به بیرون نگاه می‌کند رویا می‌بیند و آن‌که درون خود را می‌نگرد بیدار می‌شود.» ناخودآگاه جمعی مجموعه‌ای از غرایز و باورهای اصلی مشترک میان انسان‌هاست؛ غرایزی مانند رفتارهای جنسی، غریزه زندگی و مرگ و همچنین معنویت، هسته روان‌کاوی یونگ را تشکیل می‌دهند. شاید بتوان گفت مهم‌ترین اختلاف فروید و یونگ همین ناهشیار جمعی است. فروید ناخودآگاه را شخصی و تحت تاثیر تجارب فردی انسان می‌داند در حالی که برخلاف ناهشیار فروید، یونگ این مفهوم را اجتماعی می‌کند. بااین‌حال نمی‌توان گفت کدام‌یک از این اندیشمندان درست می‌گویند زیرا راهی برای آزمودن این نظریات وجود ندارد.

تعارض ناهشیار چیست؟

ناهشیار مجموعه‌ای از عواملی است که گاهی حتی خبر نداریم در ذهن ما وجود دارند. مثلا ممکن است خود را فردی آزاده و روشن‌فکر بدانیم اما در ضمیر ناخودآگاه خود افکار نژادپرستانه، پرخاش‌گرایانه و آکنده از خشمی داشته باشیم. این موضوع کاملا طبیعی است چراکه انسان مجموعه‌ای از احساسات، عواطف، افکار و تمایلاتی است که همه آن‌ها توسط ارزش‌ها جامعه تایید نمی‌شوند بنابراین مجبور به سرکوب بخشی از آن‌ها خواهد شد. تعارض ناهشیار به زمانی اشاره دارد که ما بر اساس تجربیات قبلی خود، فرضیات و نتیجه‌گیری‌های نامعلوم، تصمیمی را می‌گیریم یا رفتاری را از خود نشان می‌دهیم و خودمان از منشا آن یا حتی روند انجامش مطلع نیستیم.

خطای شناختی هاله یکی از این تعارضات ناهشیار است. در این خطای شناختی، ما به ذهن خود اجازه می‌دهیم بر اساس عملکرد یک شخص در یک موضوع خاص، رفتار او در سایر موضوعات را پیش‌بینی کند. برای مثال دوست شما نمی‌تواند به یک معمای ساده پاسخ بدهد و شما در ادامه و احتمالا به‌طور ناخودآگاه، او را بی دست و پا و ناتوان می‌دانید درحالی‌که ممکن است در زمینه‌های دیگر مانند روابط اجتماعی یا مدیریت مشکلات بسیار توانمند باشد و صرفا پایین بودن هوش ریاضی او، ناتوانی‌اش در زمینه‌های دیگر را پیش‌بینی نخواهد کرد.

چطور ناهشیار را کنترل کنیم؟

چطور ناهشیار را کنترل کنیم

ذهن ناخودآگاه قابل بررسی نیست زیرا به آن دسترسی نداریم اما می‌توانیم تاثیرات آن را بر زندگی و رفتارهایمان ببینیم. فروید ناخودآگاه را مهم و منبع اولیه رفتارهای انسان معرفی کرد. با توجه به این موارد، برنامه ریزی ناخودآگاه می‌تواند زندگی ما را دگرگون کند هرچند که به‌طور مستقیم قابل انجام نیست. سه راهکاری که کمک می‌کنند به ناهشیار خود مسلط باشید:

  1. مدیتیشن و تمرینات تنفسی را در برنامه روزانه خود قرار بدهید. ذهن ناهشیار بسیار هوشمند است. با انجام مدیتیشن و تمرینات تنفسی، می‌توان به آن فضای کافی برای کشف و استراحت داد. برای این کار کافی است استرس را عقب بزنید و بر آن‌چه می‌خواهید تمرکز کنید. مدیتیشن روزانه کمک می‌کند کنترل محتویات ناهشیار را تا حدودی به دست بگیرید.
  2. یوگا کنید. از قدیم هم گفته‌اند ذهن سالم در بدن سالم! ورزش باعث آزادسازی هورمون های شادی‌آور و تسکین‌دهنده مانند دوپامین و اندورفین می‌شود و به کاهش استرس و بهبود الگوی خواب کمک می‌کند. دانش یوگا در کنار ورزش‌های دیگر یا به‌تنهایی اجازه می‌دهد ذهن خود را آرام نمایید و بخشی از انرژی سرکوب‌شده ناهشیار خود را آزاد کنید.
  3. برای خودتان وقت بگذارید. شما مهم‌ترین بخش از زندگی خودتان هستید. ناهشیار نیز بخشی از ذهن شماست که تلاش می‌کند سلامت ذهنی شما را تامین کند. اگر به خودتان بیشتر توجه کنید، برای خودتان زمان بگذارید و اولویت زندگی خود باشید بخشی از ذهن ناخودآگاه می‌تواند تحت تسلط و کنترل شما قرار بگیرد.

پاسخ به پرسش‌های متداول

بعد از بررسی مهم‌ترین و اصلی‌ترین مفاهیم درباره ذهن ناخودآگاه، بهتر است به پرسش‌هایی بپردازیم که در این زمینه مطرح شده‌اند. شما نیز می‌توانید سایر سوالات خود را از طریق بخش نظرات در انتهای مقاله با ما در میان بگذارید تا در اولین فرصت به آن‌ها پاسخ بدهیم.

ناخودآگاه و نیمه‌خودآگاه چه تفاوتی دارند؟

نیمه‌خودآگاه در حیطه هشیاری فعلی ما نیست اما اطلاعات آن به‌راحتی می‌تواند فراخوانی شود. درواقع افکاری که در خودآگاه قرار ندارند اما می‌توانند به‌سرعت به آن منتقل شوند را نیمه‌خودآگاه می‌گوییم.

آیا وجود ناهشیار ثابت شده‌است؟

ناهشیار نه دیدنی است و نه قابل اندازه‌گیری. اما این مشخصه تنها به این مفهوم مختص نیست بلکه بسیاری از نظریات روانشناسی همین‌طور هستند. روان‌شناسی در اغلب شاخه‌ها قابل آزمایش و سنجش نیست و صرفا نظریاتی در آن مطرح شده که نمی‌توان رد یا تاییدشان کرد. همین موضوع راه را برای ظهور روان‌شناسی زرد و شیادی باز گذاشته است تا بسیاری از افراد آن را با خرافات ترکیب کنند و از این راه برای خود اسم و رسمی بخرند!

آیا ایده ناهشیار را فروید برای اولین بار مطرح کرد؟

ذهن ناهشیار

خیر! ذهن ناخودآگاه تاریخ پیچیده‌ای دارد و برای سال‌ها پیش از فروید در میان اندیشمندان و دانشمندان مطرح بوده‌است. به نظر می‌رسد جالینوس اولین کسی بود که درباره ناهشیار صحبت کرد. همچنین این مفهوم در ادب و هنر نیز پیش از فروید وجود داشته است. شکسپیر از نویسندگانی است که ناهشیار را در نوشته‌های خود به‌گونه‌ای گنجانده است. این نویسنده از افراد تاثیرگذار بر فروید محسوب می‌شود.

آیا روان‌شناسی ایده ذهن ناخودآگاه را می‌پذیرد؟

برای پاسخ به این سوال باید ببینیم منظور از روان‌شناسی چیست؟ روان‌شناسی مجموعه‌ای از رویکردهای مختلف است که در بعضی زمینه‌ها با هم مشترک و هم‌سو هستند اما در ابعاد دیگری یکدیگر را رد می‌کنند. برای مثال رویکرد رفتاری در روان‌شناسی، به مفاهیمی مانند ناهشیار یا خودآگاه بهایی نمی‌دهد. در این رویکرد، هرچه قابل مشاهده و اندازه‌گیری باشد ارزش مطالعه را دارد و در غیر این صورت، در نظر می‌گیریم که وجود ندارد چون قابل سنجش نیست. آن‌چه در رویکرد رفتاری ارزشمند است رفتارها و ویژگی‌های بیرونی است. در مقابل رویکردهایی مانند روان‌کاوی از وجود ناهشیار حمایت می‌کنند و اساس درمان را بر روی وجود چنین متغیرهایی می‌گذارند.

منتظر دیدگاه شما هستیم دیدگاه خود را حتما بنویسید برایمان تا نمایش دهیم
ارسال نظر

ارسال نظر