وقتی درباره عالم ناخودآگاه و توانمندیهای آن جستجو میکنیم به نظریات بسیاری بر میخوریم. نظراتی که گاه تنها ساخته و پرداخته ذهن انسانها هستند یا در جهت اهداف خاص توسعه پیدا کردهاند و گاه با تجربههای شخصی ما و واقعیتهای شناختهشده جهان کاملا مطابقت دارند. با تمام اینها، قدرت ذهن ناخودآگاه موضوعی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت یا انکار کرد! همه ما در اعماق وجودمان میدانیم که به قدرتی عجیب و شگفتانگیز دسترسی داریم؛ حتی اگر ندانیم چطور آن را به کار ببریم یا چگونه به آن دست پیدا کنیم. در این مقاله قصد داریم بیشتر به این موضوع جذاب بپردازیم و با کمک علم و پژوهش آن را بررسی کنیم.
ذهن ناخودآگاه چیست؟
این فروید بود که برای اولین بار به معنی ذهن ناخودآگاه (یا همان ناهشیار) اشاره کرد و درباره آن نظریاتی را ارائه نمود. فروید معتقد بود ذهن ناخودآگاه (به انگلیسی: unconscious mind) بخشی از ذهن ماست که به آن دسترسی نداریم اما میتواند احساسات، قضاوتها، افکار و رفتارهای ما را کنترل کند. بنابراین میتوان حدس زد این بخش از ذهن چه تاثیر قابل توجهی در زندگی ما دارد و چگونه به موفقیت یا ناکامی ما کمک میکند. فروید معتقد بود اگرچه ما بهظاهر برای تصمیمات خود وقت میگذاریم، آنها را تحلیل میکنیم و در نهایت یک انتخاب نهایی را ارائه میدهیم، ذهن ناهشیار پیش از اینها تصمیم خود را گرفتهاست و طبق الگوهای پیچیده روانی (مانند طرحوارهها در روانشناسی، که قبلا به آنها پرداختهایم) و تجربههای پیشین، به نتیجه خاصی دست پیدا کردهاست.
ذهن ناخودآگاه ما هوشمندترین و قدرتمندترین کامپیوتر در سطح جهان است. درواقع این همان هوشی است که توانستهاست هوشهای دیگر را به وجود بیاورد. درحالیکه ذهن هشیار ما در بهترین حالت میتوان 40 محرک مختلف را در لحظه بررسی کند، ذهن ناخودآگاه این رقم را تا 11 میلیون محرک مختلف در لحظه افزایش میدهد. البته هیچیک از این اطلاعات بهصورت آگاهانه بررسی نمیشوند بلکه تنها پس از دریافت از محیط، در ذهن ناهشیار ما دستهبندی و ثبت میشوند. ذهن ناخودآگاه از بعد فیزیکی جای مشخصی در ذهن ندارد و درواقع میتوان آن را یک مفهوم غیرقابل مشاهده دانست.
قدرت ذهن ناخودآگاه چگونه زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد؟
حتما با افرادی برخورد داشتهاید که بدون هیچ دلیل منطقی از سگ یا گربه میترسند. اگر با این افراد از نزدیک ارتباط داشته باشید یا خودتان از این دسته باشید میدانید که این ترس بسیار شدید است و گاهی میتواند حال فرد را کاملا دگرگون کند. اما چنین هیجاناتی از کجا شکل گرفتهاند؟ چرا بعضی از افراد با آن دست و پنجه نرم میکنند و بعضی دیگر خیر؟ روانکاوی معتقد است چنین ترسهایی ریشهدار هستند و به گذشته برمیگردند. درواقع خاطرات بسیار قدیمی ما که در حال حاضر ممکن است حتی آنها را به خاطر نیاوریم در ذهن ناخودآگاه ذخیره میشوند و خود را در ترسها، رویاها، رفتارهای غیرمنطقی و مواردی از این دست نشان میدهند.
ناخودآگاه انسان بسیار پیچیده است و ترسها، احساسات، خاطرات، غرایز و هیجانات سرکوبشده را در خود جای میدهد. این عوامل نمیتوانند خودخواسته به سطح آگاهی برسند و با ترفندها یا روشهای پیچیدهای خود را نشان میدهند. مثلا یک اتفاق ساده مانند روبرو شدن با یک گربه ممکن است خاطراتی از کودکی را در ذهن ما تداعی کند و بدون آنکه بدانیم از این موجود دوستداشتنی وحشت کنیم و فاصله بگیریم.
قدرت ذهن ناخودآگاه چیست و چه نقشی در شکست یا موفقیت ما دارد؟
نیمی از رویکردهای روانشناسی به ذهن ناخودآگاه انسان باور دارند و طبق آن به بررسی نظریات، پژوهشها و البته درمان میپردازند. اما رویکرد اصلی در روانشناسی که بر اصل وجود ذهن ناخودآگاه بنا شدهاست روانکاوی است. یعنی همان شاخهای از روانشناسی که زیگموند فروید و وارثان او آن را ایجاد کردند و توسعه دادند. به همین دلیل میتوان گفت اغلب روانشناسان و روانکاوان به توانایی شگفتانگیز ذهن ناخودآگاه باور دارند. اما این ابعاد چگونه میتواند شکست یا موفقیت انسان را پیشبینی کند؟
نقش ذهن ناخودآگاه در مهارت تصمیمگیری
در یکی از رویکردهای روانشناسی، رویکرد CBT، به نقش پاسخهای آنی ذهن ناخودآگاه اشاره میشود. طبق این رویکرد، ذهن در پاسخ به محرکهای بیرونی بهسرعت واکنش نشان میدهد و این واکنش، احساسات، افکار و رفتارهای بعدی را شکل میدهد. اگر افکار خودآیند ذهن ناخودآگاه، مثبت و سازنده باشند با موفقیت در آینده همراه خواهند بود و اگر این افکار همراه با بدبینی باشند ممکن است به شکستهای پیدرپی منجر شوند.
قدرت عادتها و ذهن ناهشیار
اگر مقاله آرامشیار در رابطه با اثر مرکب و نحوه به کار بردن آن در زندگی را خوانده باشید بهخوبی از تاثیر عادتهای کوچک اما پیوسته در زندگی آگاه هستید. اثر مرکب به ما نشان میدهد چگونه روتین ساده زندگی میتواند در کنترل ذهن ناخودآگاه موثر باشد، آینده ما را شکل بدهد و چطور یک تغییر ساده، کوچک و مستمر، اثراتی قابل توجه بر موفقیت پیش رو خواهد داشت. به بیان دیگر، این قانون به اهمیت عادتها اشاره میکند. اما عادت چگونه شکل میگیرد؟ به نظر شما چطور یک فعالیت خاص به روتین زندگی ما تبدیل میشود؟
وقتی تصمیم میگیریم یک مهارت خاص را در زندگی خود بیاموزیم، شروع به تمرین و تکرار آن میکنیم. زمانی این مهارت در ما شکل میگیرد که مراحل آن به شکل عادت و به دنبال یکدیگر اتفاق بیفتند بدون آنکه ذهن هشیار را به خود مشغول کنند. برای نمونه، اغلب ما بعد از چند سال رانندگی آن را بهشکل یک مهارت و بدون فکر کردن انجام میدهیم. بعید است که از خود بپرسیم: «اول باید کلاج را بگیرم یا دنده را عوض کنم؟!» این مسئله نشاندهنده توانایی و قدرت ذهن ناهشیار است زیرا خودآگاه ما نمیتواند این حجم از اطلاعات را با این سرعت بررسی و ارزیابی کند و در کمترین زمان ممکن بهترین واکنش را نسبت به آن نشان بدهد.
تجسم خلاقانه ناهشیار و امیال پنهانی آن
بگذارید صادق باشیم، ما واقعا آنچه را که نشان میدهیم میخواهیم نمیخواهیم! پیچیده به نظر میرسد اما طبق نظریات فروید، همه ما امیال و خواستههایی پنهانی داریم که گاهی خودمان نیز از آنها بیخبر هستیم. این امیال رفتارهای ما را پیشبینی میکنند و به واکنشهایی مشخص از سوی ما منجر میشوند. برای مثال فردی که برای موفقیت خود تلاش میکند و دلیل آن را، خدمت به جامعه میداند ممکن است در ناخودآگاه خود با احساس کمبود و ناکافی بودن روبرو باشد و از این طریق بخواهد این احساس را بهشکلی که مورد تایید جامعه باشد ارضا کند. نکته جالب اینکه هرچه احساس کمبود درونی فرد قویتر باشد، تصویر او از موفقیت پررنگتر و تلاش او بیشتر خواهد بود.
ناخودآگاه انسان و رویاهای آن
طبق نظریات انسانگرایانه، خصوصا نظریه خودشکوفایی آبراهام مازلو، انسانها در ذهن ناخودآگاه خود افکاری بلندپروازانه دارند که با خودشکوفایی و پیشرفت فردی آنها همجهت است. مازلو معتقد بود نیازهای درونی همراه با رویاهای فردی هر شخص میتواند بهشکل ناخودآگاه انگیزه و نیروی تغییر آن فرد را تامین کند و برای پیشرفت به او انگیزه کافی را ببخشد.
مفهوم مکانیزم دفاعی
فروید معتقد بود انسان برای آنکه بتواند با پدیدههای گوناگون کنار بیاید و همه آنها را بپذیرد به ظرفیتی بیش از ذهن هوشیار خود نیاز دارد. بنابراین ناخودآگاه و قدرت بینظیر او وارد میدان میشود و آنچه را که انسان ظرفیت کافی برای تحمل یا پذیرشش را ندارد با ترفندهای مختلف در خود جای میدهد. مکانیزم دفاعی در واقع همین ترفندها هستند که به فرد کمک میکنند با وقایع مختلف کنار بیاید، آنچه نمیتواند بپذیرد را انکار کند، سرکوب نماید یا به شکل یک رفتار والاتر نشان بدهد. ساز و کارهای دفاعی نقش قابل توجهی در رفتار و عملکرد ما دارند بنابراین پیشبینی کننده موفقیت یا شکست ما در عرصههای مختلف زندگی نیز خواهند بود.
چگونه قدرت ذهن ناهشیار را تقویت کنیم؟
راهکارهای متنوع و مختلفی برای تقویت ذهن ناخودآگاه وجود دارد. بعضی از آنها تخصصیتر هستند و به حضور یک فرد متخصص نیاز دارند، برخی دیگر را میتوانید خودتان آموزش ببینید و بهصورت فردی مورد استفاده قرار بدهید. در ادامه به چند مورد از راهکارهای تقویت قدرت ذهن ناخودآگاه میپردازیم:
1. تمرینات مراقبه را انجام دهید
مراقبه ذهن آگاهی کمک میکند ذهن خود را از مشکلات گذشته و دغدغههای آینده خالی کنید و در اینجا و اکنون حضور داشته باشید. انواع مدیتیشن به کم کردن اضطراب کمک میکند و اجازه میدهد بهتدریج با احساسات، افکار و الگوهای ناشناخته درون خود روبرو شوید. به کمک این تمرینات میتوانید در صلح و آرامش به خودآگاهی برسید و به قدرت ناخودآگاهتان دست پیدا کنید.
2. به رواندرمانگر مراجعه کنید
مراجعه به یک روانکاو یا روانشناس حرفهای و باتجربه به شما کمک میکند مکانیزمهای دفاعی خود را بهمرور شناسایی کنید و با ساز و کار آنها آشنا شوید. سپس میتوانید آگاهی بیشتری نسبت به ذهن ناخودآگاهتان و قدرت آن پیدا کنید. بهعلاوه روانشناسان میتوانند به کمک دانش خود از طریق روشهایی مانند تداعی آزاد یا سایر فنون روانشناسی، احساسات سرکوبشده را به سطح هوشیاری بیاورند و آنها را در شرایط مناسبی تحلیل و درمان کنند.
3. شکرگزاری را تمرین کنید
تمرینات شکرگزاری کمک میکند روی جنبههای مثبت زندگی تمرکز کنید و خوشبین و مثبتاندیش باشید. طبق تحقیقات افرادی که به استقبال اتفاقات خوب میروند و دنیا را روشن و امیدبخش میبینند بیشتر تمایل دارند به اهداف خود دست پیدا کنند و عملکرد بهتری از خود نشان میدهند. بهعلاوه این افراد نسبت به توانمندی خود آگاهی بیشتری دارند و برای دستیابی به خواستههایشان تلاش میکنند. همچنین افراد شکرگزار خودپنداره بهتری دارند. این مولفه نیز با خودآگاهی ارتباط مستقیم دارد و به افزایش بهرهوری و شانس موفقیت کمک میکند.
4. مطالعه کنید
اگر میخواهید آگاهی بیشتری نسبت به قدرت ذهن ناخودآگاه خود داشته باشید مطالعه کنید. منابع بسیاری در زمینه قدرت ناخودآگاه و توانمندیهای آن وجود دارد. البته سعی کنید که منابع معتبر را از نامعتبر تشخیص بدهید. برای این کار میتوانید نظر یک متخصص را بپرسید یا به دنبال جستجوی صحت مطالب باشید. در مجموع هرچه بیشتر درباره روان خود و بخشهای پنهانی آن اطلاعات به دست بیاورید بهتر میتوانید از آن استفاده کنید.
5. با ناخودآگاه خود درگیر شوید
تربیت ذهن ناخودآگاه کاری غیرممکن نیست. کافی است به ناخودآگاهتان فرصتی بدهید تا خودش را ابراز کند. برای این کار، به دنبال معنای رویاهایتان بروید، با کارهای هنری و خلاقانه به ذهن خود فرصت بدهید و از تداعی آزاد و گفتگوی آزادانه استفاده کنید. این فرصتها به ذهن ناخودآگاه اجازه میدهد خود را ابراز کند و به شما نیز فرصتی برای شناخت بیشتر خود و افزایش خودآگاهی خواهد داد.
6. برای خودشکوفایی وقت بگذارید
هرچه بیشتر برای پیشرفت خودتان وقت بگذارید و به توسعه فردی بپردازید، قدرت ذهن ناخودآگاه شما بیشتر خواهد شد و انگیزههای قویتری در اختیار شما قرار خواهد داد. میتوانید از یک مربی برای برنامهریزی و مدیریت زندگی خود کمک بگیرید. یک فرد متخصص بهخوبی میداند چطور میتوانید بیشترین بهره را از قدرت ذهن ناخودآگاهتان ببرید.
ذهن ناخودآگاه چه اشتباهاتی مرتکب میشود؟
ناخودآگاه ما با وجود تمام قابلیتها و توانمندیهایش دچار خطاهایی نیز میشود و کنترل ضمیر ناخودآگاه ابدا کار سادهای نیست. یکی از این مشکلات، مکانیزمهای دفاعی هستند. اغلب ساز و کارهای دفاعی در اوایل زندگی شکل میگیرند و با ورود به بزرگسالی ممکن است دیگر به آنها نیاز نداشته باشیم. اما ذهن قدرتمند ما همچنان ترجیح میدهد از این مکانیزمها استفاده کند. مثال ترس از گربه و سگ که پیشتر به آن پرداختیم یکی از این موارد است. از سوی دیگر ذهن ما گاهی بهطور ناخودآگاه در برابر تغییر مقاومت میکند. این مقاومت خصوصا در جلسات رواندرمانی خود را نشان میدهد و مانعی جدی برای پیشرفت و بهبود در درمان است.
مشکل دیگری که ذهن ناهشیار با آن روبرو است، خطاهای شناختی هستند. این خطاها مانند فیلتری در ذهن ما عمل میکنند و آنچه که در بیرون از ذهن اتفاق میافتد را به شکل منحصربهفردی تعبیر و تفسیر میکنند. این ویژگی ممکن است قضاوتهای ما را تحت تاثیر قرار بدهد، تعصب و تفکر نفوذناپذیری در ما ایجاد کند و در نهایت رفتارهایی تبعیضآمیز یا غیرمنطقی را شکل بدهد.
کلام آخر
ذهن ناخودآگاه ما بسیار قدرتمندتر از آن چیزی است که فکر میکنیم. اغلب ما بدون آنکه بدانیم توسط نیروهای قدرتمند ناهشیارمان به پیش میرویم. این نیروها که احساسات و افکار واقعی و عمیق ما را نشان میدهند میتوانند موفقیت یا شکست آینده را پیشبینی کنند و اثری بسیار بیشتر از آنچه فکر میکنیم در زندگیمان داشته باشند. بااینحال هیچیک از این موضوعات نمیتواند توانایی ما برای شکل دادن به آینده خود و تصمیمگیری برای بهبود آن را زیر سوال ببرد یا نادیده بگیرد. فراموش نکنیم که این ذهن ناهشیار قدرتمند نیز بخشی از وجود خود ماست و میتوانیم آن را تحت کنترل افکار خود در بیاوریم.
ارسال نظر