تابهحال برایتان اتفاق افتاده است که خود را جای دیگران بگذارید و بخواهید دنیا را از منظر آنها ببینید؟ شناخت و درک افراد دیگر همیشه آسان نیست و گاهی نیاز است باورهای اصلی و اولیه آنها را پیدا کنیم. باورهایی که اغلب بر اساس تجربیات قبلی آنها شکل گرفتهاند و رفتارهای فعلی آنها را تا حدودی توجیه میکنند. به این باورها که بر روی حیطههای عملکردی افراد تاثیر میگذارند و کارکردهای گوناگونی دارند نگرش میگوییم. در این نوشته به نگرش، معنی آن، حوزههای عملکرد و آثاری که بر زندگی دارد میپردازیم. تا انتهای مقاله نگرش چیست و چگونه ما را تحت تاثیر قرار میدهد با ما همراه باشید.
نگرش چیست و انواع آن کدامند؟
انجمن روانشناسی آمریکا (APA= American Psychology Association) نگرش را اینگونه توضیح میدهد: ارزیابی نسبتا پایدار از یک شی، شخص، رویداد، موضوع یا مفهوم، که طیفی از منفی تا مثبت را در بر میگیرد. ارزیابی ما از رویدادهای گوناگون در ذهن خلاصه میشوند و ساختاری پیدا میکنند که آن را نگرش مینامیم. بنابراین فرض اصلی در این موضوع، این است که پایه و اساس نگرش، تجارب گذشته و هیجانات ناشی از آنها بودهاست.
در توضیح نگرش به زبان ساده، میتوان گفت: به دیدگاهی که درباره یک موضوع خاص داریم نگرش گفته میشود. این دیدگاه بر روی هیجانات، احساسات و رفتارهای آینده ما نیز تاثیر خواهد گذاشت.
تعریف نگرش در روانشناسی
روانشناسان گوناگون تعاریف متنوعی از نگرش ارائه دادهاند که درونمایه همه آنها یکسان است. بعضی از این تعارف را میخوانیم:
آلپورت معتقد است «نگرش» حالتی ذهنی است که به آمادگی سازماندهیشده فرد در یک شرایط خاص منجر میشود. این حالت ذهنی بهوسیله تجارب قبلی و عوامل رفتاری شکل گرفتهاست و نسبت به یک شی یا موقعیت خاص فعال خواهد شد.
آیزن (Icek Ajzen) و فیشبین (Martin Fishbein) در کتاب خود، «باور، نگرش، قصد و رفتار: درآمدی بر نظریه و تحقیق» نگرش را، استعدادی آموختهشده برای پاسخ به شیوهای ثابت نسبت به یک شی خاص تعریف میکنند.
هاگ (Michael Hogg) و وان (Graham M. Vaughan) نیز معتقد هستند نگرش سازمانی نسبتا پایدار از باورها، هیجانات و تمایلات رفتاری نسبت به اشیا، گروهها، رویدادها و نمادهای اجتماعی است.
بررسی چند مثال برای نگرش
برای بعضی از انواع نگرش، نامهای خاصی قرار داده شدهاست و ما این تعارف از نگرش را به نام مشخصی میشناسیم. برای نمونه:
- نگرشی که نسبت به خودمان داریم را «عزت نفس» مینامیم. (برای آشنایی بیشتر با مفهوم عزت نفس و شیوههای افزایش آن کلیک کنید.)
- نگرش نسبت به گروههای خاصی از افراد با ویژگیهای مشترک گاهی بهصورت «تعصب» شناخته میشود. مثلا وقتی میگوییم «سیاهپوستها … هستند.» یا «همه مذهبیون ویژگی … را دارند.» یک نگرش رایج و نادرست را تبلیغ میکنیم.
- میزان جاذبه یا دافعه بین ما و شخصی دیگر را، نگرش ما نسبت به او تعیین میکند و به آن «جاذبه بینفردی» میگوییم.
- احساس، تفکر و باوری که نسبت به شغلمان داریم نمایانگر نگرش ما نسبت به آن است و با اصطلاح «رضایت شغلی» شناخته میشود.
نگرش چگونه شکل میگیرد؟
نگرش تحت تاثیر عوامل مختلفی شکل میگیرد. تجربیات مختلف در طول زندگی، عوامل ژنتیکی، شرطیسازی کلاسیک و شرطیسازی کنشگر همگی میتوانند در شکلگیری این مولفه موثر باشند. نگرشها اگرچه باورهایی پایدار و مقاوم هستند اما میتوانند تحت تاثیر مسائل مختلف تغییر کنند. عوامل موثر بر شکلگیری یا تغییر نگرش:
1. تاثیر تجربه (شرطیسازی کلاسیک) در نگرش چیست؟
نظریه شرطیسازی کلاسیک بر اساس پژوهش ایوان پاولف ارائه شدهاست. پاولف در آزمایشی برای غذا دادن به یک سگ گرسنه، از صدای زنگ پیش از ارائه وعده غذایی استفاده کرد. با این کار، بزاق دهان سگ با شنیدن صدای زنگ ترشح میشد. این در حالی است که میدانیم صدای زنگ به خودی خود ارتباطی با غذا ندارد. پاولف توانست از طریق ارائه همزمان دو محرک بیارتباط به یکدیگر، سگ را به این نگرش برساند که غذا همیشه بعد از صدای زنگ آماده خواهد شد. این آزمایش نگرش سگ را نسبت به زنگ تغییر داد.
2. شرطیسازی کنشگر
پس از پاولف، اسکینر و ثورندایک نیز نظریهای را ارائه دادند که شکلگیری بعضی از نگرشها را توجیه میکرد. آنها با طرح چند آزمایش نشان دادند که میزان تکرار یک رفتار وابسته به محرکهایی است که بعد از رخ دادن آن ارائه میشود. برای مثال اگر یک کودک پس از انجام تکالیف خود، جایزه بگیرد احتمال انجام دوباره تکالیف در او بالاتر میرود. بالعکس اگر پس از انجام تکالیف با تنبیه مواجه شود بعید است که دوباره این کار را تکرار کند. بنابراین تشویق و تنبیه نقشی قابل توجه در شکلگیری نگرش افراد نسبت به موضوعات دارند.
3. تاثیر ژنتیک در نگرش چیست؟
مولفههای ارثی نیز در شکلگیری نگرش موثر هستند. محققی به نام کامیلا نیوکس (Camilla Nexøe Klitgaard) نشان دادهاست که بسیاری از عقاید و نگرشها از طریق خانواده به ما به ارث میرسند که مهمترین آنها نگرش نسبت به اقلیتها است. با اینحال این موضوع توجیه خوبی برای تداوم یک نگرش اشتباه در ما نیست. نگرشها میتوانند تغییر کنند، بهبود یابند یا با نگرشی سازندهتر و منطقیتر جایگزین شوند.
4. اصل یادگیری مشاهدهای در نگرش چیست؟
تصور کنید به رستورانی وارد شدهاید تا وعدهای غذایی را در آنجا تهیه و مصرف کنید. پس از آنکه میز خود را انتخاب میکنید و روی آن مینشینید فردی که سر میز کناری شما و در حال خوردن غذا است، شروع به سرفه میکند و با حالتی آشفته و چهرهای برافروخته از رستوران خارج میشود. این موضوع میتواند بهسادگی نگرش شما نسبت به غذای آن رستوران را تحت تاثیر قرار بدهد یا حتی باعث شود شما محیط را ترک کنید.
این نوع از نگرش تحت تاثیر یادگیری مشاهدهای شکل گرفتهاست. البته همانطور که اشاره شد، مشاهده در این نوع از یادگیری، مستقیم و توسط خود فرد صورت گرفتهاست. نوع دیگری از یادگیری مشاهدهای، شکل غیرمستقیم آن است. رسانهها در جهت آموزش یا تبلیغات تلاش میکنند نگرش ما را نسبت به مسائل شکل یا آن را تحت تاثیر قرار بدهند.
انواع نگرش در روانشناسی
نگرش در روانشناسی به دو شکل طبقهبندی میشود. در شکل اول، نگرش را بر اساس کیفیت ارزشی که به اشیا میدهد طبقهبندی میکنیم و در شکل دوم، دو نوع نگرش صریح و ضمنی را در نظر میگیریم:
انواع نگرش بر اساس ارزشمندی
نگرشها بار ارزشی دارند. برای نمونه، نگرش مثبت زمانی وجود دارد که نسبت به موضوع یا شی احساس خوبی را تجربه میکنیم و هیجان و رفتار ما در جهت نزدیکی بیشتر نسبت به آن است. برعکس، وقتی یک موضوع نگرش منفی ما را برانگیخته است از آن فاصله میگیریم یا هیجاناتی منفی را در برابر آن تجربه میکنیم.
اگر شما از کودکی با گربههای خانگی بزرگ شده باشید و خاطراتی خوب در رابطه با آنها داشته باشید نگرشتان نسبت به گربه مثبت خواهد بود. در مقابل اگر در گذشته توسط یک گربه زخمی یا بیمار شده باشید تلاش میکنید از گربهها فاصله بگیرید و وقتی آنها را میبینید نشانههای ترس را تجربه میکنید.
بعضی از نظریهپردازان و روانشناسان، نگرش خنثی را نیز در این دستهبندی در نظر میگیرند اما سایر آنها معتقد هستند نگرش خنثی همان عدم وجود نگرش است.
انواع نگرش در روانشناسی
نگرش را همچنین میتوان به دو دسته تقسیم کرد: نگرش صریح و نگرش ضمنی. نگرش صریح، آگاهانه است، میتوانیم آن را بیان کنیم و شرح بدهیم، قابل کنترل است و اغلب نگرشهای ما را در بر میگیرد. در مقابل، نگرشهای ضمنی، ناخودآگاه هستند، نمیتوان بهسادگی منطق پشت آنها را درک کرد و غیر قابل بیان خواهند بود. منظور از نگرش غیر قابل بیان، این است که ما نمیخواهیم یا نمیتوانیم این باور ذهنی خود را به زبان بیاوریم یا شرح بدهیم.
مولفههای سازنده نگرش چیست؟
اغلب نگرشها از سه مولفه اصلی ساخته میشوند. بااینحال برای ساختن یک نگرش، نیازی به هر سه مولفه نیست:
- مولفه هیجانی نگرش: این مولفه شامل احساسات و هیجاناتی است که نسبت به شی مورد نظر تجربه میکنیم. در مثال قبلی، ممکن است نسبت به گربهها هیجان ترس، خشم یا عشق را احساس کنیم. این هیجانات با فرایند شناختی همکاری میکند و رفتارهای آینده ما نسبت به یک موضوع را تعیین مینماید.
- مولفه رفتاری نگرش: این مولفه شامل تمایلی است که برای ابراز یک رفتار خاص در برابر یک شی داریم. درواقع بخشی از نگرش که قابل مشاهده است مولفه رفتاری آن است. افرادی که از گربه میترسند با دیدن آن «فرار میکنند!»
هر گرایش رفتاری لزوما به یک عمل مشخص منجر نخواهد شد.
- مولفه شناختی نگرش: این مولفه درواقع منطقیترین جز در یک نگرش است. اعتقاد یا باوری که پشت یک نگرش وجود دارد را مولفه شناختی آن میگوییم. این باور ممکن است پایه و اساسی علمی داشته باشد. این مولفه، افکار، باورها، تحلیلها، نظرات و ایدهها در مورد یک موضوع خاص را پوشش میدهد و سازماندهی میکند. برای مثال: «من از گربهها میترسم و از آنها فرار میکنم چون میدانم ممکن است به من آسیب بزنند.»
اصل سازگاری در نگرش
اصلی سازگاری (به انگلیسی: Principle of Consistency) باور دارد که ما به پیوستگی رفتار و نحوه تفکر افراد باور داریم. طبق این اصل ما انتظار داریم افراد منطقی فکر کنند، منطقی رفتار نمایند و همیشه سازگاری و مطابقت میان رفتار و نگرش افراد وجود داشته باشد.
بااینحال اصل سازگاری در نگرش صادق نیست: افراد گاهی رفتارهایی کاملا متناقض و در تقابل با نگرشهای خود انجام میدهند. بر اساس مطالعات ریچارد لاپییر در سال 1934، مولفههای شناختی و رفتاری لزوما همیشه با یکدیگر تطابق ندارند. درواقع، اغلب افرادی که سیگار میکشند میدانند این کار برای سلامتی آنها مضر است اما به آن ادامه میدهند!
حوزههای عملکردی نگرش را بشناسید
نگرشها به وجود آمدهاند تا سازگاری ما را با محیط بیرونی افزایش بدهند و یکپارچگی درونی را ایجاد کنند. دنیل کاتز (Daniel Katz) 4 حوزه عملکردی نگرش را اینگونه معرفی میکند:
حوزه دانش و آگاهی
نگرش به زندگی ما معنا میدهد، کمک میکند آن را پیشبینی کنیم و برای رویدادهای مختلف آماده باشیم. بهواسطه نگرش است که بر روی زندگی خود احساس کنترل داریم و میتوانیم تجارب قبلی خود را سازماندهی کرده و تجربیات جدیدمان را با آنها هماهنگ نماییم. نگرشها دیدگاهی معنادار، پایدار، روشن و سازمانیافته ایجاد میکنند تا به شناختی ساختاریافته نسبت به جهان دست پیدا کنیم.
حوزه بیان و ابراز خود
نگرشها به ما کمک میکنند خودمان را بهتر بشناسیم، بیشتر ابراز کنیم و به خود و دیگران نشان بدهیم که هستیم و چه هویتی داریم. ما نگرشهایمان را به دیگران با حرفها و رفتارهایمان و گاهی بهصورت نمادین با دیگر انتخابهایمان نشان میدهیم. این رفتار، یک «خود» معنادار و یکپارچه از ما میسازد و احساس ارزشمندی را در ما بهوجود میآورد.
حوزه پذیرش اجتماعی
وقتی نگرشهای اجتماعی قابل قبولی اتخاذ میکنیم جامعه آنها را به نمایندگی از ما میبیند و پذیرش اجتماعی اتفاق میافتد. برای اغلب افراد (بهجز افرادی با اختلالاتی مانند شخصیت ضداجتماعی)، پذیرفته شدن از سوی جامعه یک برگ برنده است. بنابراین نگرشهای جامعهپسند میتواند با پاداش اجتماعی برای ما همراه باشد.
حوزه سازوکار دفاعی
نگرش همچنین به توسعه مکانیزمهای دفاعی در حفاظت از خودپنداره ما کمک میکند. به بیان سادهتر، نگرشها کمک میکنند رفتارهایی را که به ما احساس گناه را منتقل میکنند برای خود توجیه کنیم. مثلا وقتی در رشتهای ورزشی دائما شکست میخوریم نگرشی منفی نسبت به آن پیدا میکنیم: «من از بسکتبال متنفر هستم»؛ در نتیجه با این نگرش از عزت نفس خود محافظت خواهیم کرد. البته این حوزه عملکرد نگرش، یک روی منفی نیز دارد و آن طرحواره است. طرحوارهها یا تلههای زندگی مجموعهای از نگرشهایی غیرمنطقی و آسیبزننده هستند که به شکل الگویی در زندگی ما تکرار میشوند.
پاسخ به پرسشهای متداول
در انتهای مقاله نگرش چیست به چند پرسش پرتکرار در زمینه نگرش و معنای آن پرداختهایم. شما میتوانید سایر پرسشهای خود در این زمینه را در بخش نظرات همین مقاله بپرسید.
قدرت و توانایی یک نگرش چیست و به چه عواملی بستگی دارد؟
میزان قدرت یک نگرش را 5 عامل اصلی تعیین میکند: قطعیت، جذابیت، شدت، خواستگاه و اهمیت شخصی نگرش برای فرد. قطعیت به میزان آگاهی فرد درباره نگرش وابسته است. هرچه از یک نگرش اطمینان بیشتری داشته باشید توانایی و تاثیرگذاری آن بیشتر خواهد بود. همچنین هرچه یک نگرش برای شما جذابتر باشد قدرت بالاتری دارد. شدت هیجانات وابسته به نگرش نیز بر روی اثرگذاری آن موثر است. بهعلاوه نگرشهایی که از تجربیات خود فرد نشات گرفتهاند بسیار بیشتر از انواع دیگر آن است. همچنین هر نگرشی برای افراد مختلف در سن، جنس و نژادهای گوناگون، معنای متفاوتی دارد؛ این معنا میتواند اثرگذاری آنها را تعیین کند.
چگونه میتوان به نگرشهای فرد دست پیدا کرد؟
هر فردی از طریق حافظه خود به اغلب نگرشهایش دسترسی دارد. نگرشهای قویتر بهسادگی قابل دستیابی هستند و میتوانند رفتارهای کلی فرد را پیشبینی کنند.
به چه نگرشهایی متعارض میگوییم؟
نگرش دوسوگرا یا متعارض زمانی شکل میگیرد که دو ارزش متفاوت در ذهن فرد وجود داشته باشد و بخواهد همزمان برای دستیابی به هردو تلاش کند. برای مثال برای فردی خوردن غذا و لذت بردن از آن یکی از جذابیتهای اصلی در زندگی است. این فرد همچنین داشتن اندامی زیبا را یک ارزش میداند. بنابراین دو نگرش متضاد در او شکل میگیرد که تلاش برای دستیابی به دیگری را با مشکل روبرو خواهد کرد.
ارسال نظر