تصور کنید روزی را با انرژی و شوق فراوان شروع کردهاید. فنجانی قهوه نوشیدهاید، برنامهریزیهای دقیقی برای روز دارید و اوضاع به نظر خوب و تحت کنترل است. اما بعد از چند ساعت فعالیت نسبتا سبک، آن انرژی و شوق اولیه ناگهان محو میشود و احساس میکنید تمام توانتان را از دست دادهاید. انگار که موتور ذهنیتان به حالت خواب رفته و دیگر هیچچیز نمیتواند آن را به حرکت درآورد. شاید شما هم چنین روزهایی را تجربه کرده باشید؛ روزهایی که با همه تلاشها و برنامهریزیها، ذهنتان با دیواری نامرئی روبرو میشود و دیگر چیزی نمیتواند راهی برای عبور از آن پیدا کند. اما چرا این اتفاق میافتد؟ این خستگی ذهنی شدید از کجا میآید و چطور میتوان بر آن غلبه کرد؟ در این مقاله قصد داریم به این موضوع بپردازیم. با ما همراه باشید.
خستگی ذهن چیست؟
فرض کنید بعد از مدتها بیتحرکی، ناگهان به یک ورزش سنگین یا فعالیت بدنی شدید بپردازید. چه اتفاقی برای بدنتان خواهد افتاد؟ احتمالا چنین تجربهای را داشتهاید که پس از یک دوره طولانی، به یک باشگاه بدنسازی بروید یا تمرینات ورزشی را شروع کنید. یادتان میآید که چه اتفاقی برای عضلاتتان افتاد؟ فشار تمرینات، حتی اگر اصولی و زیر نظر مربی هم باشند بهشکلی خواهد بود که برای یک یا چند روز درد و گرفتگی عضلانی را تجربه خواهید کرد. ممکن است حتی در کارهای ساده و روزمره مثل جابجا کردن وسایل یا بالا رفتن از پلهها نیز به مشکل بخورید.
همانطور که بدن ما در برابر فشار زیاد واکنش نشان میدهد ذهنمان نیز ظرفیت محدود و مشخصی دارد. وقتی بیش از اندازه از آن کار بکشیم احساس خستگی ذهنی و فرسودگی را تجربه میکنیم. این اتفاق طبیعی است و اغلب با استراحت و گذر زمان بهبود پیدا میکند. اما گاهی مشکلات فراتر از تصور ما پیش میروند و رفع خستگی ذهن به آن سادگی که انتظار داشتیم انجام نمیشود. در چنین شرایطی نیاز به راهکارهای عملی و موثر برای پیشگیری یا درمان فرسودگی ذهن خود داریم. اما پیش از آنکه به ارائه این راهکارها بپردازیم، بیایید ببینیم:
چرا ذهن ما خسته میشود؟
فرسودگی ذهنی معمولا نتیجه فعالیت بیوقفه ذهن است. وقتی مغز هیچ فرصتی برای استراحت پیدا نمیکند بهتدریج عملکردهای شناختی ذهن تحت تاثیر قرار میگیرند و در نتیجه مشکلاتی را در حافظه، تمرکز، تصمیمگیری و حل مسئله خود مشاهده میکنید. البته اتفاقات مختلفی وجود دارد که ممکن است به خستگی ذهن منجر شود. یکی از مهمترین دلایل این اتفاق، تحمل طولانیمدت استرس است. درواقع اغلب ما در برهههایی از زندگی با این موضوع دست و پنجه نرم کردهایم و خود را، در برابر موضوعات متعدد و اضطرابآور، ناتوان دیدهایم. اما تنها اضطراب نیست که ذهن را خسته میکند، گاهی مسائلی بهظاهر ساده و پیشپاافتاده نیز از توان روانی ما خارج هستند.
1. استرس مزمن، قاتل خاموش روان
اضطراب و استرس در زندگی ما اجتنابناپذیر است. همه ما میزانی از اضطراب را در فعالیتهای روزمره خود تجربه میکنیم و اگر این فشارها در حد معقول و مناسبی باشند میتوانند تاثیرات مثبتی نیز داشته باشند. بهطور کلی اضطراب به تقویت هوشیاری، افزایش تمرکز، تشویق به اقدام و حتی حفظ حیات و بقا کمک میکند. هانس سلیه (Hans Selye)، محقق برجستهای که مفهوم استرس را معرفی کرد، به تفاوت بین “استرس خوب” و “استرس بد” پرداختهاست. او اشاره میکند که استرس در حد اعتدال میتواند به بهبود عملکرد و افزایش توانمندی منجر شود.
بااینحال اضطراب سیستم سمپاتیک بدن را فعال میکند و آن را در حالت جنگ و گریز قرار میدهد. این حالت اگر برای مدت طولانی تداوم داشتهباشد آسیبهای جبران ناپذیری به سلامت روان و جسم خواهد زد. یکی از این آسیبها، فرسودگی ذهن و ناتوانی آن در انجام سادهترین فعالیتها است.
2. فشار کاری سنگین ذهن را فرسوده میکند
اگر فکر میکنید کار پیوسته و طولانی از شما فردی موفق میسازد سخت در اشتباه هستید. آنچه میتواند موفقیت شما را تضمین کند و در کنار آن، به روان و جسمتان آسیب نزند، کار هوشمندانه و کافی است. پیوسته کار کردن همواره با فرسودگی شغلی همراه است و این موضوع میتواند ذهن را نیز بهتدریج فرسوده و ناتوان کند. اگر مسئولیتی بیش از ظرفیت و توانمندی خود به عهده میگیرید، مدتها است به مرخصی نرفتهاید و بیوقفه مشغول کار هستید، منتظر خستگی ناتوانکننده ذهنتان باشید!
3. مشکلات خانوادگی به خستگی ذهنی دامن میزند
خانواده قرار است یک پایگاه اجتماعی حمایتگر برای شما باشد، محیطی امن که در سختیها و مشکلات به آن پناه ببرید و خود را آرام کنید. اما گاهی تعارض با اعضای خانواده بالا میگیرد و همین محیط صمیمی و گرم به میدان جنگ تبدیل میشود. وقتی دائما با اعضای خانواده یا شریک زندگی خود چالش داشته باشید خواسته یا ناخواسته بخشی از ذهن شما با مسائل مربوط به آنها درگیر خواهد بود و این مسئله خود به علت خستگی ذهن خواهد شد. گاهی این مشکلات به مسائل مشخصی مربوط هستند، مثلا اینکه شما نتوانستهاید بین خانواده و کارتان تعادل مناسبی ایجاد کنید. اما شرایطی نیز وجود دارد که نمیتوان به همین سادگی مشکلات خانوادگی را ریشهیابی و حل کرد.
4. هر چالش تازهای میتواند ضربهای دیگر به روان وارد کند
هیچ چالشی در زندگی به خودی خود بد یا خوب نیست. برخورد ما با هر مشکلی، تعیینکننده خوب یا بودن آن است. برای نمونه افرادی که ذهنیت رشد را در خود پرورش دادهاند هر اتفاق تازهای را، چه خوشایند باشد چه دردناک، فرصتی برای توسعه خود، ارزیابی تابآوری و مقاومت و سنجیدن توانمندیهایشان میدانند. با تمام اینها، گاهی آنقدر ظرفیت ذهنی ما پر است که کوچکترین ضربهای میتواند از پا درمان آورد. در چنین شرایطی، هر چالش تازهای، میتواند ضربه دیگری به روانمان وارد کند و آن را بیشتر به سمت فرسودگی ببرد.
بااینحال بعضی از چالشها برای اغلب مردم سنگین و ناتوانکننده هستند و فشار روانی بالایی را ایجاد میکنند. طلاق، مرگ عزیزان، استرس دائمی برای مسائل مالی و حتی تغییر محل زندگی یا ازدواج از این دست موضوعات هستند و میتوانند ذهن را خسته کنند.
5. مبارزه با بیماری، ذهن را ناتوان میکند
اگر مدت طولانی با بیماری دست و پنجه نرم کردهباشید خوب میدانید از چه موضوعی صحبت میکنم. افرادی که تجربه بیماریهای طولانیمدت و سنگین را داشتهاند بیشتر از دیگران با فرسودگی ذهن و روان روبرو میشوند. ممکن است بیماری اصلی کاملا برطرف شدهباشد اما ذهن شما همچنان انباشته و خسته است و نمیتوانید هیچ مسئله تازهای را پردازش کنید. ترجیح میدهید از جمع فاصله بگیرید و بهسرعت توجه و تمرکز خود را بر مسائل از دست میدهید.
6. ذهن سالم در بدن سالم
اگرچه فرسودگی ذهنی با خستگی جسمی تفاوت دارد اما بدن و ذهن ما در رابطهای تنگاتنگ هستند و سلامتی و بیماری آنها بر دیگری اثر میگذارد. همانطور که اضطراب میتواند تپش قلب را بالا ببرد یا افسردگی ممکن است به چاقی یا لاغری افراطی منجر شود، مسائل مربوط به بدن نیز میتوانند به ذهن و روان آسیب بزنند. برای نمونه دیابت، مشکلات قلبی، انواع عفونت یا طولانی شدن بیماری همگی ذهن را آشفته میکنند. همچنین تغذیه نامناسب، بیتحرکی و کمآبی میتوانند عملکرد مغز شما را با مشکل مواجه کنند و مهارتهای شناختی ذهنتان را تحت تاثیر قرار دهند.
7. زندگی کردن با مشکلات روانی و فرسودگی ذهن
علاوه بر موارد گفتهشده، مشکلات روانی از موضوعات مهمی است که میتواند به فرسودگی ذهن منجر شود. افسردگی مزمن یا اختلالات اضطرابی ظرفیت ذهن را پایین میآورند و به روان انسان آسیب جدی میزنند. همچنین زندگی کردن با افرادی که مشکلات روانی جدی دارند میتواند به خستگی ذهنی منجر شود.
خستگی ذهنی چه علائمی دارد؟
شناخت موضوع و مشکل همیشه اولین و مهمترین قدم برای پیدا کردن راهحل و غلبه بر مسئله است. فرسودگی ذهنی نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین بهترین کاری که میتوان برای مقابله با این عارضه انجام داد، شناخت علائم خستگی ذهن و تشخیص آن است. مهمترین نشانه خستگی ذهن، درگیری ممتد و دائمی با علائم اضطرابی است. اگر شرایط نسبتا خوب است و زندگی طبق روتین منظمی پیش میرود اما همچنان دائما با اضطراب دست و پنجه نرم میکنید احتمالا ذهن شما از جنگ و گریزهای قبلی فرسوده شدهاست. همچنین اگر رفتارهای تکانشی دارید و بهسادگی از کوره در میروید، روانتان ظرفیت تحمل مسائل تازه را از دست دادهاست.
مشکلات خواب، بیعلاقگی نسبت به موضوعات جذاب قدیمی، دردهای جسمانی بیدلیل خصوصا سردرد، ناراحتی معده و گرایش به خوراکیهای ناسالم چرب یا شیرین از علائم دیگر فرسودگی ذهنی هستند. بااینحال شناسایی این عارضه همیشه ساده نیست. نشانههای خستگی روحی و روانی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. از سوی دیگر این مشکل علائم مشابهی با اختلالات روانی شایع مانند افسردگی، اختلالات خلقی یا انواع اضطراب دارد. بنابراین اگر راهکارهای روزانه و گذر زمان نتوانند این مشکل را حل کنند لازم است حتما به یک درمانگر متخصص مراجعه کنید.
چگونه بر خستگی ذهن غلبه کنیم؟
احتمالا همه ما حداقل یک بار در زندگی با خستگی ذهن دست و پنجه نرم کردهایم. این مسئله در زندگی طبیعی است و اغلب خودبهخود با گذشت دوره حساس، طی میشود. بهطور معمول فرسودگی ذهنی بین چند روز تا چند هفته ادامه دارد. بااینحال اگر این عارضه ادامهدار شود و برای ماهها طول بکشد، اثرات مخرب آن چند برابر خواهد شد. فردی که با این مشکل مواجه میشود احساس آسیبپذیری بالایی را تجربه میکند، رفتارهای تکانشی از خود نشان میدهد و بهتدریج از اجتماع فاصله میگیرد. از بین بردن خستگی ذهن گاهی با یه خواب عمیق و کافی امکانپذیر است. اما گاهی مشکل جدیتر از این حرفها است. در این قسمت به چند راهکار موثر برای رفع خستگی ذهن میپردازیم:
· سیستم ایمنی خود را تقویت کنید
شما نمیتوانید از خستگی ذهن جلوگیری کنید؛ بالاخره در زندگی شرایطی را تجربه خواهید کرد که با این مشکل دست و پنجه نرم کنید. اما میتوانید تا جای ممکن برای آن آماده باشید، بهسرعت بر آن غلبه کنید و با کمترین آسیب این دوره را پشت سر بگذارید. یکی از مهمترین راهکارها، مقاوم کردن بدنتان نسبت به حملههای بیرونی است. با تقویت سیستم ایمنی خود میتوانید احتمال ابتلا به انواع بیماریهای ویروسی و باکتریایی را کاهش بدهید و به این شکل از خود مراقبت کنید. برای این کار لازم است خوب بخوابید، از خوراکیهای سالم و مغذی استفاده کنید و روزانه زمانی را به ورزش اختصاص دهید.
· از مدیتیشن کمک بگیرید
پیشتر در آرامشیار اشاره کردهبودیم که مراقبه یکی از بهترین راهها برای خالی کردن ذهن و دستیابی به آرامش است. تحقیقات نشان دادهاست افرادی که مدت زمان مشخصی را در روز به مراقبه اختصاص میدهند، اضطراب کمتری را تجربه میکنند، کمتر دچار خستگی ذهنی میشوند و در مجموع از رفاه کلی و سلامت روانی بیشتری برخوردار هستند. با توجه به شرایط و محدودیتهای خود، زمان مشخصی را به مدیتیشن اختصاص دهید. این زمان میتواند صبح زود، شب پیش از خواب یا حتی چند دقیقه وقت آزادتان در میانه روز باشد.
· استراحت کنید
اگر برای مدت طولانی به بدن و ذهنتان فشار آوردهاید برای آرامش ذهنی به یک استراحت طولانیتر و کاملتر نیاز دارید. بنابراین برای مدتی همه وظایف و دغدغههای غیرضروری خود را حذف کنید یا در صورت امکان به اطرافیانتان بسپارید، روزانه مدت زمانی را به مراقبت از خود اختصاص بدهید، با دوستان و گروههای اجتماعی نزدیک به خود وقت بگذرانید و در نهایت اگر امکانش را دارید برای چند روز از کارتان مرخصی بگیرید. ذهن شما به یک استراحت کامل و واقعی نیاز دارد.
· سبک زندگی خود را تغییر دهید
لایف استایل شما بر تمام جنبههای زندگیتان تاثیر میگذارد. با تغییر سبک زندگی خود میتوانید نتایج قابل توجهی را کسب کنید. روزانه حداقل هشت ساعت بخوابید، ورزش را در روتین خود قرار دهید و از مواد سالم و مغذی استفاده کنید. کمبود خواب یا کیفیت پایین آن میتواند ظرفیت ذهن را کاهش دهد و مهارتهای شناختی را بهطور موقت تحت تاثیر قرار دهد. همچنین خواب باید از یک الگوی منظم پیروی کند، بنابراین تلاش کنید پیش از نیمهشب به رختخوابتان بروید و در ساعات ابتدایی روز از جا برخیزید. راهکارهای موثر و متنوعی برای سحرخیزی وجود دارد که میتوانید از آنها کمک بگیرید. از سوی دیگر تمرینات بدنی به افزایش هورمونهای شادی و کنترل هورمون استرس کمک میکنند و برای آرامش ذهنی مفید هستند.
· شکرگزاری کنید
تحقیقات گستردهای در سال 2010 نشان داد شکرگزاری روزانه میتواند رفاه کلی را بهطور قابل توجهی در افراد افزایش دهد. افرادی که زمانی را به شکرگزاری روزانه اختصاص میدهند بهشکل محسوسی کمتر به مشکلات جسمانی و بیماریهای مختلف دچار میشوند، اضطراب کمتری را تجربه میکنند و اغلب شادتر هستند. این افراد همچنین روابطی سالمتر و پایدارتر میسازند و خواب باکیفیتتری را تجربه میکنند.
· کمک بگیرید
گاهی آسیبهایی که به ذهن و روان خود میزنیم پیچیدهتر و شدیدتر از آن است که بتوان با تغییرات در سبک زندگی یا استراحت کوتاهمدت، آنها را جبران کرد. گاهی نیز خستگی ذهنی ناشی از موضوعات مهمتر و ریشهای است و نمیتوان با راهکارهای سادهتر به آن غلبه نمود. در چنین شرایطی، ممکن است به مصرف انواع داروها مانند داروهای ضد افسردگی یا ضدالتهابی نیاز داشته باشید. در این مواقع، بهترین راه مراجعه به یک متخصص است. اگر احساس میکنید فرسودگی ذهنی زندگی روزمره شما را تحت تاثیر قرار دادهاست، یک درمانگر باتجربه و توانمند پیدا کنید و به خودتان، حضور همراهی آگاه را در این مسیر سخت هدیه دهید.
کلام آخر
افزایش سن معمولا با ناتوانیهای تدریجی ذهن همراه است و همه ما خواه ناخواه این مشکلات را تجربه خواهیم کرد. خستگی و فرسودگی ذهنی، عارضه مه مغزی، فرسودگی عاطفی و هیجانی و کاهش انگیزه از مواردی هستند که با بالا رفتن سن تشدید میشوند. بااینحال شناسایی مشکل و تشخیص آن از موضوعات دیگر کمک میکند بتوانیم راهحلی برای آن پیدا کنیم یا روند فرسایشی آن را به تعویق بیندازیم. همیشه راهحلی برای بهبود شرایط وجود دارد.
مقاله خوبی بود تشکر
فقط اگه لطف کنید کاری کنید که لینک های خارجی در تب جدید باز بشن عالیه