خیلی خوب میشد اگر جادهای سرسبز را نشانمان میدادند و میگفتند این مسیر موفقیت است. فکرش را بکنید که همه ما اطمینان خاطر داشتیم طی کردن یک مسیر کاملا مشخص، سرانجامی جز موفق شدن ندارد و هرکه پا در این راه بگذارد قطعا به همه اهدافش خواهد رسید. اما متاسفانه چنین اتفاقی ممکن نیست. کامیابی نهتنها مسیری مشخص و از پیش تعیینشده ندارد که حتی نمیتوان تعریفی ثابت و مشترک برای آن ارائه کرد. هر فردی کامروایی را به شیوه خاص خود میبیند. با تمام اینها در این نوشته از آرامشیار قصد داریم به مفهوم موفقیت بپردازیم و رازهای دستیابی به آن در زندگی را با شما در میان بگذاریم. با ما همراه باشید.
موفقیت چیست؟
همانطور که گفتیم موفقیت (به انگلیسی: success/ achievement) تعریف مشخصی ندارد. بااینحال اغلب ما ترکیبی از احساس شادی و خوشبختی، ثروت، شهرت و دستیابی به اهداف را موفقیت در زندگی میدانیم، بنابراین میتوان آن را یک مفهوم چندوجهی دانست. گاهی فردی به چشم شما موفق و کامیاب است اما دیگری همان فرد را موفق نمیبیند. بنابراین مهم است که هر یک از ما تعریف خود را از موفقیت و پیروزی پیدا کنیم و مسیر خود را بر اساس آن تعریف بسازیم.
طبق این گفتهها، میتوان موفقیت هر کسی را، توانایی او در رسیدن به اهداف فردیاش دانست. برای یک کارمند، پیروزی در بهبود عملکرد، ارتقای موقعیت شغلی و افزایش درآمد است. برای یک مادر، موفقیت را میتوان در تربیت و پرورش شایسته کودکانش معنا کرد. یک دانشجوی موفق، نمرات بالا را از آن خود میکند و برای ساختن یک آینده روشن، از شادیها زودگذر چشم میپوشاند. اغلب ما نقشهای اجتماعی متعددی داریم. برای نمونه همزمان پدر، همسر و مدیر یک شرکت هستیم. بنابراین، موفقیت برای ما ممکن است در هر یک از این نقشها تعریف متفاوتی داشتهباشد.
چگونه موفق شویم؟
آدمهای موفق از یک کره دیگر نیامدهاند و ژنتیکی متمایز از ما ندارند! آنها دقیقا مثل بقیه انسانهای این کره خاکی، خسته میشوند، ناامیدی را تجربه میکنند و از پا میافتند. آنچه افراد موفق را از دیگران متمایز میکند مجموعهای از رفتارها و عادتها است که با تلاش خودشان، در کنار ویژگیهای شخصیتی خود توسعه دادهاند.
1. گام اول موفقیت: هدفی مناسب را انتخاب کنید
برای اینکه به اهدافتان برسید ابتدا باید آنها را بشناسید و مشخص کنید. اینکه «بخواهیم یک انسان موفق باشیم»، اگرچه قابل احترام و ستودنی است اما هدفی مشخص و شفاف نیست. هدفگذاری اگر بهدرستی انجام شود کار چندان سختی نیست. اما همه ما برای اینکه مسیر خود را پیدا کنیم باید ابتدا از خود بپرسیم دقیقا چه میخواهیم؟ چه خواستهای آنقدر قدرتمند است که بتواند برای تمام مسیر سوخت مورد نیاز ما را مهیا کند؟
اگر از درستی هدف خود مطمئن نیستید میتوانید از تکنیک اسمارت (S.M.A.R.T) از جورج تی دوران استفاده کنید. آقای دوران که مدیر برنامهریزی یکی از شرکتهای مطرح در آمریکا بود این تکنیک را بهعنوان راهبردی برای تعیین اهداف موثر پیشنهاد کرد. از نظر او هر هدفی باید 5 معیار مشخص و واضح را داشته باشد:
1. ویژگی خاص و مشخص بودن اهداف
هدف باید خاص و مشخص (به انگلیسی: Specific) باشد یعنی هنگامیکه آن را تعریف میکنید بتوانید به جزئیات اشاره کنید و درباره ریز مشخصات آن سردرگم نباشید. برای نمونه: «میخواهم تا تاریخ 15 آبانماه، 10 کیلوگرم از وزن خود را کم کنم.»
2. اهداف قابل اندازهگیری
شما باید اهدافی با قابلیت اندازهگیری (به انگلیسی: Measurable) داشته باشید. اهداف قابل اندازهگیری، واحدی برای شمارش یا سنجش دارند. در مثال قبلی شما میتوانید زمان مورد نظر را با معیارهای زمانی تخمین بزنید یا میزان وزنی که میخواهید کاهش بدهید را بهطور دقیق تعیین کنید. در چنین شرایطی شما میتوانید پیشرفت خود را دائما رصد کنید.
3. اهداف در دسترس و ممکن
هر هدفی باید لزوما قابل دستیابی (به انگلیسی: Achievable) باشد. اگر اهداف غیر واقعبینانه و تخیلی برای خود تعیین کنید بهسرعت با ناکامی روبرو خواهید شد و احساس ناکافی بودن و سرخوردگی را تجربه خواهید کرد.
4. هدفگذاری مرتبط و معنادار
مرتبط (به انگلیسی: Relevant) بودن یکی از ویژگیهای هدف است. هدفی را انتخاب کنید که واقعاً ارزش وقت و تلاش شما را داشته باشد. بعضی افراد بهسرعت تحت تاثیر محیط خود قرار میگیرند و دائما مسیر خود را تغییر میدهند. هدف دیگران لزوما هدف شما نیست. هدف شما باید مرتبط با سبک زندگی، شخصیت، مهارتها، عملکرد و خواستههای خودتان باشد.
5. اهدافی با مهلت زمانی مشخص
در نهایت هدف شما باید محدود به زمان (به انگلیسی:Time-bound ) باشد. تعیین مهلتی مشخص برای دستیابی به هدف کمک میکند انگیزه خود را حفظ کنید، کارها را به تعویق نیندازید، در راه موفقیت در زندگی بمانید و به هدف خود برسید.
2. گام دوم: موانع راه را تشخیص بدهید
غیرممکن است هدفی را تعیین کنید و مانعی بر سر راهتان وجود نداشته باشد. هر انسانی که در حال راه رفتن است با موانع گوناگون برخورد میکند. اگر مزاحمی بر سر راه شما وجود ندارد احتمالا اصلا حرکت نمیکنید! شناسایی هرآنچه قرار است سد راهتان شود شما را از نظر روانی و ذهنی برای مقابله آماده میکند. اگر نیاز به آموزش مهارتی داشته باشید پیش از شروع یا در مسیر حرکت آن را میآموزید. اگر لازم باشد میتوانید در زمان مناسب چارهای پیدا کنید. بنابراین شناسایی موانع مسیر در راه رسیدن به هدف نکتهای است که باید از همان ابتدا برای آن وقت بگذارید.
3. قدم سوم در راه موفقیت در زندگی: ذهنیت خود را اصلاح کنید
کارول دوک (Carol Dweck)، روانشناس برجسته آمریکایی، دو ذهنیت متفاوت نسبت به زندگی را معرفی کرد. او در کتاب خود، “ذهنیت: روانشناسی نوین موفقیت” (Mindset: The New Psychology of Success) که در سال 2006 منتشر شد، این نظریه را مطرح کرد و به شرح آن پرداخت. آقای دوک معتقد است افراد نسبت به زندگی یکی از دو ذهنیت «رشد» یا «ثبات» را در پیش میگیرند و بهتناسب این ذهنیت، رفتارهای بعدی آنها شکل خواهد گرفت.
افرادی که ذهنیت ثبات (Fixed Mindset) دارند موفقیت را به توانمندیهای ذاتی و درونی دیگران نسبت میدهند و به جبر جهان معتقد هستند. طبق این دیدگاه، تواناییها و هوش افراد ثابت و تغییرناپذیر است و آنها معمولاً از چالشها و شکستها اجتناب میکنند، زیرا آن را تهدیدی برای خود میدانند. در مقابل افرادی با ذهنیت رشد (Growth Mindset) به توسعه و بهبود فردی با تلاش اعتقاد دارند. این افراد به چالشها به عنوان فرصتهایی برای یادگیری نگاه میکنند و شکست را فرصتی برای رشد میدانند. توسعه ذهنیت رشد به شما کمک میکند برای موفقیت خود قدم بردارید و تقدیر را به هر قیمتی نپذیرید.
4. گام چهارم موفقیت: عادات خوب را بسازید
پیشتر در مقاله اثر مرکب و اهمیت آن، به عادتهای سازنده پرداختهایم. عادتها نقش مهمی را در موفقیت ما بازی میکنند تا آنجا که بسیاری از متخصصان، تفاوت افراد موفق با انسانهای عادی را در عادتهای آنها میدانند. موفقیت راهی نیست که بتوان یکشبه آن را پیمود و به نظم و تکرار نیاز دارد. عادت همان رفتار منظم و مکرر است که میتواند آینده را تغییر بدهد.
عادتها، رفتارهایی ناخودآگاه هستند و تغییر آنها کار سادهای نیست. در مقابل اگر بتوانیم آنها را ایجاد کنیم دیگر نیازی به صرف انرژی اضافه برای انجام بسیاری از رفتارهای سازنده نداریم. چند عادت مهم و موثر وجود دارد که با تمرین و تکرار میتوان آنها را به روتین ذهنی و زندگی تبدیل کرد. این تمرینات را ناچیز نشمرید و از اهمیت آنها در ساختن یک زندگی موفق غافل نشوید:
- اهدافتان را روزانه بررسی کنید. اجازه ندهید کهنه شوند یا از خاطرتان بروند. این کلیدیترین عادت برای موفقیت در زندگی است.
- برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت داشتهباشید و هردو را همزمان دنبال کنید. وظایف روزمره را در کنار برنامههای جدیدتان بنویسید و آنها را ادغام کنید.
- «سحرخیز باش تا کامروا شوی!» کافی است یک ماه صبح زود از خواب بیدار شوید و اثرات آن را ببینید. البته منظور از سحرخیزی بیدار شدن در ساعات طلوع آفتاب و حدود 5 صبح است!
- از خودتان مراقبت کنید و آن را بهشکل روتین روزانه دربیاورید. پیش از خواب به پوستتان رسیدگی کنید، حتما مسواک بزنید و برنامه مشخص و ثابتی برای ورزش کردن داشته باشید. این موارد را به عادت روزانه تبدیل کنید.
- بهتدریج تماشای تلویزیون و وقتگذرانی در شبکههای اجتماعی را با مطالعه جایگزین کنید. طبق مطالعات، افراد موفق روزانه تنها چند دقیقه را به مرور شبکههای اجتماعی خود اختصاص میدهند. (افرادی که منبع درآمد آنها این فضاها است استثنا هستند.)
5. قدم پنجم موفقیت در زندگی: نظم و پشتکار داشتهباشید
حفظ نظم، ثبات و تصمیمگیری آگاهانه به داشتن یک زندگی موفق کمک میکند. اغلب افراد در شروع مسیر پرانگیزه و مشتاق هستند اما بهمرور نظم خود را از دست میدهند و از مسیر منحرف میشوند. این درحالی است که پشتکار و ممارست حرف اول را در رسیدن به اهداف و موفقیت در زندگی میزند. زیرا اغلب اهداف ما یکشبه به دست نمیآیند و نیازمند تلاش مداوم هستند. پشتکار در این راه بسیار مهم است. ما از روز و ماه و سال حرف نمیزنیم بلکه از ادامه دادن و دوام آوردن برای یک عمر در یک مسیر مشخص صحبت میکنیم. این بیت زیبا را به خاطر بسپارید:
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود،
رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود!
6. گام ششم برای موفق شدن: مدیریت زمان را یاد بگیرید
اولویتبندی کارها و فنون مدیریت زمان را یاد بگیرید. در جدول زیر سه تکنیک مهم و اصولی برای مدیریت زمان را توضیح دادهایم:
نام تکنیک | توضیحات | مزایای تکنیک |
ماتریس آیزنهاور
(Eisenhower Matrix) |
تقسیم کارها به 4 دسته:
مهم و فوری، |
جلوگیری از اتلاف وقت
کمک به اولویتبندی |
تکنیک پومودورو
(Pomodoro Technique) |
کار کردن بهمدت 25 دقیقه و سپس استراحت برای 5 دقیقه | افزایش تمرکز و بهرهوری |
قانون 2 دقیقه
(Two-Minute Rule) |
اگر انجام کاری کمتر از 2 دقیقه طول میکشد، همین حالا انجامش دهید. | کاهش حجم کارهای عقبافتاده |
7. گام هفتم: مهارتهای هیجانی را توسعه دهید
در سالهای اخیر، کاترین واینبرگر (Catherine Weinberger)، اقتصاددان و محقق، طی تحقیقاتی به بررسی نقش مهارتهای شناختی (مانند IQ) در کنار مهارتهای اجتماعی-هیجانی (مانند هوش هیجانی و مهارتهای ارتباطی) در موفقیت شغلی افراد پرداخته است. نتیجه این تحقیقات نشان میدهد در دهههای اخیر، افرادی که همزمان از مهارتهای شناختی و اجتماعی-هیجانی بالایی برخوردارند، در مقایسه با کسانی که تنها یکی از این مهارتها را دارند، در بازار کار موفقتر هستند و درآمد بالاتری کسب میکنند. این در حالی است که در گذشته نهچندان دور افراد تکبعدی و بعضا اجتماعگریز (با حداقل مهارتهای اجتماعی) میتوانستند به افرادی سرآمد و موفق تبدیل شوند.
بنابراین به اهمیت پیدا کردن دوستان مناسب و همراه، شبکهسازی، توسعه مهارتهای هیجانی و هوش عاطفی برای موفقیت در زندگی ایمان بیاورید (!) و در این راه تلاش کنید. یکی از مهارتهای اصلی در هوش هیجانی، همدلی و توانایی درک دیگری است. همچنین خودآگاهی و تمرین آن در این راه اهمیت پیدا میکند، افراد خودآگاه بهخوبی از نقاط ضعف و قوت خود آگاه هستند و به بهترین شکل آنها را مدیریت میکنند.
8. قدم هشت برای موفقیت در زندگی: مهارتهای شناختی را بهبود ببخشید
سازگاری و انعطافپذیری یکی از راز های موفقیت در زندگی است. قرار نیست شما جنسی از فولاد داشته باشید و در برابر هر حادثهای شکستناپذیر به نظر برسید! ابدا! شما بهعنوان یک انسان حق دارید ناامید شوید، شکست بخورید، سوگواری کنید و در نهایت چند روزی را در رختخواب بگذرانید. آنچه افراد تابآور را از دیگران متمایز میکند، توانایی آنها در پشت سر گذاشتن روزهای سخت و شروع دوباره است.
مورد مهم دیگر، توسعه هوش مالی است. این مسئله نیز برای موفقیت شما ضرورت دارد. ممکن است درآمد قابل توجهی داشتهباشید اما تا زمانیکه ندانید چطور آن را سرمایهگذاری کنید با دیگران فرقی ندارید.
9. گام نهم: سلامتی باید اولویت شما باشد
سلامتی، یکی از بنیادیترین راه های موفقیت در زندگی است. هیچ دستاوردی نمیتواند به اندازهی سلامتی ارزشمند باشد. وقتی بدن و روان شما در وضعیت مطلوبی قرار دارند، توانایی تمرکز، تصمیمگیری موثر و مدیریت استرس بهطور چشمگیری افزایش مییابد.
برای اولویت دادن به سلامتی، لازم است تغذیه مناسب، خواب کافی، ورزش منظم و مدیریت استرس را در برنامه خود قرار دهید. همچنین توجه به سلامت روان و ارتباطات اجتماعی نیز حائز اهمیت است. سلامتی نه تنها بر عملکرد شما در زندگی حرفهای تأثیر میگذارد، بلکه پایه یک زندگی شاد و معنادار است. بنابراین، هر چقدر هم که مشغلههایتان زیاد باشد، نباید در مراقبت از خود غفلت کنید. سلامتی را به عنوان یک سرمایهگذاری بلندمدت ببینید که با گذر زمان، اهمیت خود را نشان میدهد.
10. قدم دهم: به تعویق انداختن لذت را بیاموزید
تمام اصولی که تا اینجا به آنها پرداختیم قابل توجه و حائز اهمیت بودند. اما شاهکلید این مقاله در همین مورد آخر است: به تعویق انداختن لذت! باورتان بشود یا نه، افرادی که این اصل را درک کردهاند و آن را در خود پرورش دادهاند نیمی از راه را همین ابتدا طی کردهاند. برای عدهای، توانایی به تعویق انداختن لذتهای کوچک برای دستیابی به لذت بزرگتر، یک ویژگی شخصیتی و درونی است. اما برای بسیاری دیگر چنین نیست. بااینحال میتوان این راز موفقیت در زندگی را با تمرین در خود پرورش داد.
احتمالا آن کلیپهای معروف مربوط به کودکان را در شبکههای اجتماعی دیدهاید که والدین چطور صبر فرزندان خود را در مقابل خوراکیهای خوشمزه میسنجند. (آزمایش مارشمالو) در این آزمایش، مادر تعدادی پاستیل یا مارشمالو را روبروی کودک قرار میدهد و از او میخواهد به این خوراکیها دست نزند تا مادر برگردد. سپس صحنه را ترک میکند. این آزمایش توانایی بهتعویق انداختن لذت در کودکان را نشان میدهد و ثابت میکند این توانایی تاحدودی ذاتی و درونی است. بااینحال افرادی که طاقت کمتری در تحمل ناکامی دارند نیز میتوانند با تمرین به این قابلیت دست پیدا کنند.
کلام آخر
اگرچه موفقیت تعاریف بیشماری دارد و به حالتهای مختلفی در زندگی میتوان این واژه را نسبت داد، اما حتی طی کردن یکی از این بیشمار مسیر نیز به سالها تلاش نیاز دارد. برای موفق شدن باید خودمان، زندگیمان، اطرافیانمان، شرایط و خلاصه همهچیز را تغییر بدهیم و این اصلا کار سادهای نیست. اما بگذارید این خبر خوب را به شما بدهم: احتمالا یک یا دو بار موفق شدن در زندگی برای کل عمرتان کافی است!
ارسال نظر